BTS fanfiction

💜👽📚 محفل دریده شدگان در راه بنگتن و فضایی های فن فیکشن خوان برتر 📚👽💜

مولتی شات Chains & Smoke

نویسنده  Querencia
کاپل Kim Namjoon X Jung Nari
ژانر

عاشقانه . درام . برشی از زندگی . انگست . Hurt Comfort

محدودیت سنی 15+
تعداد صفحات  69

  

مقدمه:

کیم نامجون و جانگ ناری، بهترین زوج تاریخ بودن و همه این رو میدونستن. اروس و سایکی از آسمان­ ها، لیلی و مجنون از خاورمیانه، رومئو و ژولیت از غرب ­زمین و هادس و پرسیفون از دنیای زیرین؛ عشق نامجون و ناری مثل ترکیبی از تمامی اونها بود.. اما واقعی­تر، دیدنی­ تر و حتی چشیدنی­ تر.

این چیزی بود که دیگران فکر میکردن. اما معامله ای که مدتها پیش کرده بودن، مثل دود سیگارهای نامجون زندگیشون رو در برگرفته بود و نمیذاشت هیچکس جز خودشون حقیقت واقعی زندگی دو نفره شون رو ببینن.

هیچکس جز خودشون نمیدونست که ناری و نامجون، عاشقترین زوج دنیا نبودن.

و اون دو نمیخواستن بذارن کسی بفهمه که امضایی که پای سند ازدواجشون زده بودن، فقط زنجیر سرد و محکمی بود که به زور اونها رو کنار هم نگه میداشت.

اما چی میشد اگه دود دروغ مستشون میکرد و همون زنجیر، ضربان قلبشون رو با هم هماهنگ میکرد؟

    

🚬⛓🖤DOWNLOAD🖤⛓🚬

 شرط کامنت: حداقل 7 کامنت به بالا  

    

805_vpfe.png    


پ.ن: کامنت های عزیزانی که این مولتی شات رو خوندن و خوششون اومده، باعث تداوم قرارگیری پست با کاپل های دخترپسری (نامجون) میشه👀

در صورت نرسیدن تعداد کامنت ها،نوشته ی جدیدی اگر با کاپل های دخترپسری بود، دیر قرار میگیره یا خدایی نکرده قرار نمیگیره:( 

پ.ن2: خب بچه ها من تیر خوردم بدون من ادامه بدین:)))))))))))

۱۰ ۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Sh.M ..
۱۶ ارديبهشت ۲۲:۵۰

زیبا و دلنشین بود.

یه قسمتش رو به طرز عجیبی درک کردم و باعث شد بغض کنم: "خیلی از بچه‌ها عشق رو با دیدن پدر و مادرشون کنار هم یاد می‌گرفتن ولی ناری چنین فرصتی نداشت." 

خلاصه که عالی بود. همین یه جمله احساسات سرکوب شدم رو بیدار کرد چه برسه به بقیش:)

RM. kiute.ARMY

عزیزدلم:)
حرف حقی هم زده...
-پیش به سوی تتو زدن این دفعه رو شکمم
snow
۱۵ ارديبهشت ۱۲:۲۳

خب بلاخره وقت کردم اینو بخونم و نویسنده چه کردی با قلب و روحم؟:)
میتونم دستاتو ببوسم؟:)))
من کاراتو دنبال میکنم ومیتونم بگم این بار قوی تر ظاهر شدی یعنی منظورم اینه که قلمت تغییر کرده وحرفه ای تر شدی هرچند حرفه ای بودی اینبار متفاوت بود لعنتی!
کلمه به کلمه وخط به خطش رو میشد حس کرد و قشنگ تونستی غم دوتا کارکترو به تصویر بکشی این بی نطیره ...حرف نداره:)
غمش و خاکستر تلخ وجودشون وتناقضاشون و صحنه به صحنه رو تا اعماق وجودم حس کردم  و متصور شدم میتونم بگم واقعا این یه پوینت خیلی خیلی قشنگش بود.
خط داستانی جذابی داشت ودر همین حدش دلنشین بود خسته نباشیی

RM. kiute.ARMY

به به کامنتو برم مننن اخههه😭😭😭😭💜💜💜💜
عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
۱۵ ارديبهشت ۱۰:۳۶

نخونده زبانم قاصره میرم بخونم که کلا ناصر شه.

RM. kiute.ARMY

بزار بیام منم سوگلیت بشم ناصر!!!
ستاره
۱۵ ارديبهشت ۰۰:۲۰

عالی

RM. kiute.ARMY

عاااااااااالی!
ک.ی
۱۴ ارديبهشت ۱۱:۲۰

عالیح۰هف۷۹عقخ۹قععخ۹ی۹عی

RM. kiute.ARMY

منم همینطور...منم...
Mahla
۱۴ ارديبهشت ۱۱:۲۰

واییییییییییی خیلیی قشنگ بود ♡~♡

دمت گرم کوئرنسیا کارت عالیه دخترررر

 

 

 

راستی میشه کاپل بعدیت هوسوک و یه دختر باشه؟؟؟

تروخدااا

اگه بشه ممنون میشم ^~^

RM. kiute.ARMY

سیا خانم یدونه
فقط برا نمونه😭

وای اره خیلی وقته نداشتیم:"(
سارا خانوم
۱۴ ارديبهشت ۰۰:۴۴

من اصولا طرفدار کاپل استریت نیسم اما.....اونقدر پر از احساس بود و اونقدری به واقعیت نزدیک بود که دختر!!!!گریمو در اوردی!!!،

RM. kiute.ARMY

عزیزممممممم😭😭😭😭😭
بیا در اغوشم به عَریم😭😭😭😭😭
selena
۱۳ ارديبهشت ۱۳:۲۹

برای اولین کامنت میخوام بگم خیلیییی خیلیی قشنگ بوددد جمله چملش وادار به تصور کردن میکنن واییییی خدا قسمت کنه برای هممون چندین تا از این بشر داده بشه لعنتی خیلی خوب بود!
خدایی از بیشتر وانشاتا قدرتمند تر نوشته شده بود متنش .  دسته رایتر درد نکنه خیلیی زیبا بوددد (بغل روحی با چاشنیه فشردن بسیارت بخاطر قلمتتت و وایب خوبت *)
 
خیلی اکلیلی شدم دیگه ... امیدوارم بازم از این وانشاتا بنویسی 

RM. kiute.ARMY

کوئرنسیا خانم فقط نمینویسه؛ میکُشه:)))

ان شا اللهههههههههه😭😭😭😭😭
kim light
۱۳ ارديبهشت ۰۷:۵۹

فکرک ردن به چیزایی که یم خوای می تونه خیلی شیرین باشه اما اینکه ندونی کی بهشون می رسی ادمو دلزده می کنه...

 

 

های های

کیم لایت صحبت می کنه!

کوتاه و مختصر بخوام بگم: فوق العاده بود!

به ندرت استریت می خونم...خیلی کم پیش میاد یه سناریو اسریت جذبم کنه اما خب...دیدین وقتی میرین توی یه محیط جدید یه فرد غریبه رو می بینید گاهی اوقات به سمتش جذب می شین؟؟ حس نا شناخته که فقط می گه برو طرفش!

حکایت منم با همیم فیکشن بود!

وقتی پوسترو دیدم اینطوری بودم که...چقدر نگاه دختر سرده...

واقعا هم توی فیکشن همین قدر سرد شخصیت سازی شده؟؟

با خوندن مقدمه وقتی زمینه کلی داستانو حس کردم که مبنی بر تظاهر بود واقعا مجذوبش شدم.

تظاهر جیزیه که تو زندگی هممون هست چه کم و چه زیاد برای یکی فقط محدوده و برای یکی دیگه ممکن روتین همیشگی زندگیش باشه پس خوندمش و...

اول از همه بذارید بگم که: کوئرنسیا شیییییییییییییییییییییییییییییی! قلمت خیلی تغییر کرده نمی دونم چرا این حسو داشتم شاید چون خیلی وقته کاراتو نخوندم ولی حس کردم خیلی عمیق تر داشتی مسئله رو بررسی می کردی و بیشتر از روند کلی داستان سعی داشتی تکامل احساسات رو به خوبی به تصویر بکشی و این واقعا به نظرم فوق العاده بود هر چند که واقعا از چهار چوب داستان خارج نشدی.

یه نقدی بخوام داشته باشم این بود که بیشتر میشد روی گذشتشون مانور داد تا اون درد عمیقی که هر دو تحمل می کردن رو خواننده بهتر متوجه بشه ولی همین که تونست حساشونو منتقل کنه خوب بود.

از نظر من نقطه ای که خیلی خوب سردی رابطشونو حس کردم اون جایی بود که تا سوار ماشین شدم نامجون جای اون بوسه رو پاک کرد...اون خاکستری بودن حس و حالشونو همون اول داستان لمس کردم چون قبلشو خیلی گرم و شیرین به تصویر کشیدی و این تناقض واقعا خیلی فوق العاده بود.

و اینکه در آخر ارزش خوندن رو داشت پس این اثبات می کنه که کارت فوق العاده بوده!

RM. kiute.ARMY

وای خیلی با جمله اولت موافقم...

نقد های تک بانوی لایت ساااااایت!!!

دقیقا:)))
قلم سیا جوری شده که فقط باید چاپ بشه...ولاغیر!!!!
سونگ جی وون
۱۲ ارديبهشت ۱۵:۱۳

عجب کاوریییییییی جییییغغغغغغ

نویسنده مقدمه کارت رو خوندم و از همین الان مطمئنم عالی نوشتیش

RM. kiute.ARMY

احسنتتتت احسنتتتتتتت😭😭😭😭
m
۱۱ ارديبهشت ۲۱:۳۴

به به ببینین کی کامبک داده زیبا رو کورنسیا

ددی نمیدونی چنقده خوشحالوم

RM. kiute.ARMY

باننووووو باااااانو😭😭😭😭
من در حال رقص میله با دسته ی تِی ام:)))))
یک عدد ستیزن در انتظار فول شدن کار های ستی
۱۱ ارديبهشت ۱۹:۱۹

نه ددی تیر نخورر.

به به اینم اومد رو سایتت،

 

RM. kiute.ARMY

دیگه خوردم، بازی خراب😔
هنو انتخاب نکردم:/
۱۱ ارديبهشت ۱۸:۴۸

عو واااووو

این‌یکی دیگه جدی‌جدی جدیدههه گیلیگلیگلییییی

 

من میرم بخونمششش

 

دد طبیعیه رو دختره ی رو کاور فیک کراشیدم؟

RM. kiute.ARMY

بزن بر بدن که نابِ نابه:))))

کاملا طبیعی بدون مواد افزودنی!
snow
۱۱ ارديبهشت ۱۸:۱۰

یاخدااااااا
پرهایمم
پیش به سوی دانلود وخوندن:)))))))

RM. kiute.ARMY

یا علیییی😭😭😭😭😭😭
Yeah, we never felt so young
When together sing the song
서로의 눈 맞추며
비가 내려도
Yeah, we never felt so right
When I got you by my side (My side)
함께 맞던 별 따라
Oh, we young forever
이렇게 노래해 (We ain't never felt so young)
Won't you hold my hand? (Yeah, we never felt so right)
Need you here tonight (We ain't never felt so young)
Oh, we young forever (Never felt so young)
Yeah, never felt, never felt so young

.::Take Two::.
.::BTS💜ARMY::.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان